دادسرا یکی از نهادهای جزایی و مهم محسوب میشود که تحقیقات مقدماتی در رابطه با کشف جرم را برعهده دارد. این نهاد جزایی، نقش عمدهای مبنی بر جمعآوری ادله خواهد داشت زیرا میتواند جهت پرونده را تعیین کند؛ یعنی با صدور قرار جلب به دادرسی یا منع تعقیب، جهت پرونده را برای مرجع صالح تعیین میکند. اگر این نهاد، بعد از تحقیقات مقدماتی، وقوع جرم را احراز کند، پرونده را به همراه کیفرخواست صادره، برای رسیدگی به مرجع صالح ارسال میکند.
در کشور ما دادسرا با تحولات بسیار زیادی مواجه شده است. در سالهایی این نهاد حذف، سپس مجدداً احیا شد. حذف آن به دلایلی مانند لازم نبودن و ادلهای مانند اینها، صورت گرفت اما پس از مدتی لزوم وجود این نهاد، برای همه اثبات شد زیرا مراجع به دلیل تراکم پروندهها، زمان کافی برای تحقیقات را ندارند و وجود این نهاد جزایی کمک شایانی در سرنوشت پرونده میکند.
اگر تحقیقات دادیار یا بازپرس وجود نداشته باشد، مرجع رسیدگی برای این تحقیقات و کشف جرم، به زمان زیادی نیاز دارد. همین موضوع ممکن است سبب تضییع حق سایر افراد شود.
به عنوان مثال، شخصی را در نظر بگیرید که در یک روستای دورافتاده، مرتکب قتل شده است. در صورتی که هر مرجع، خودش تحقیق و کشف جرم را انجام دهد، زمان دادرسی اتلاف خواهد شد و رسیدگی مناسبی به پروندههای مطروحه نمیشود.
بنابراین بازپرس و دادیار نقش حیاتی و اساسی در جهت سرنوشت پروندههای جزایی دارند. امروزه امکان طرح دعوا و تنظیم دادخواست، از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی فراهم شده است. این اقدام موجب میشود که شما بتوانید بدون مراجعه به دادسرا، دعوای خود را مطرح کنید. پس از ثبت دادخواست شما، این نهاد جزایی با تحقیق در مورد موضوع شکایت شما پرونده را بررسی میکند. سپس در صورت کشف جرم و انتساب آن به متهم، پرونده را جهت تشکیل جلسات دادرسی به مرجع صالح ارسال میکند.
دادسرا نهادی است که تحت نظر دادگستری فعالیت میکند. این نهاد در حوزههای قضایی شهرستانها تشکیل میشود و تحقیقات مقدماتی راجع به کشف جرم و تعقیب متهم در صلاحیت آن قرار دارد.
زمانی که دادیار یا بازپرس، تحقیقات مقدماتی را انجام میدهند، ممکن است قرار جلب به دادرسی یا قرار منع تعقیب یا قرار موقوفی تعقیب را صادر کنند. قرار جلب به دادرسی به معنی این است که متهم از نظر دادیار یا بازپرس مجرم بوده و نیاز است که این پرونده برای صدور رأی، به مرجع صالح ارسال شود.
قرار منع تعقیب، زمانی صادر میشود که به تشخیص دادیار یا بازپرس، متهم بیگناه بوده و برائت او ثابت شده است. در این حالت قرار منع تعقیب صادر میشود. البته توجه داشته باشید که شاکی میتواند به این قرار اعتراض کند.
به عنوان مثال، فرض کنید شاکی، به دلیل جرم سرقت، علیه شخصی شکایت میکند. شاکی به دلیل خصومت شخصی با یکی از همسایههای خود، مدعی میشود که او سارق است. در این حالت اگر مدارک و دلایل او برای اثبات این ادعا کافی نباشد و مجرمیت متهم نیز با تحقیقات مقامات ثابت نشود، قرار منع تعقیب برای این پرونده صادر میشود. صدور این قرار به معنی برائت متهم و بیگناهی او خواهد بود. در صورتی که شاکی همچنان بر مجرم بودن این شخص اصرار داشته باشد، میتواند نسبت به این قرار اعتراض کند.
پیش از بررسی تشریفات و روند تحقیقات، لازم است که با مقامات حاضر در این نهاد و تکالیف هر کدام از آنها آشنا شوید. در ادامه این موارد را توضیح میدهیم:
در هر دادسرا ، دادستان، بازپرس و تعدادی دادیار حضور دارند. دادستان به عنوان رییس و نماینده مردم، برای احقاق حق شهروندان تلاش میکند. حفظ حقوق افراد و پیگیری یا طرح دعوا در دعاوی غیر قابل گذشت، از تکالیف دادستان محسوب میشود. در جرائمی که جنبه حقاللهی دارند، دادستان با ورود به پرونده، پیگیری آن را بر عهده میگیرد. صدور کیفرخواست نیز از تکالیف دادستان محسوب میشود.
به عنوان مثال، زمانی که شخصی با استفاده از سلاح و با ترساندن مردم، مرتکب جرم محاربه شده است، دادستان به عنوان مدعیالعموم، این پرونده را پیگیری میکند. به دلیل غیر قابل گذشت بودن محاربه، حتی با گذشت شاکی، دادرسی و اجرای مجازات متوقف نمیشود. دادستان به عنوان نماینده مردم، ادامه دادرسی و اجرای مجازات مرتکب را تقاضا میکند.
دادیار یکی از مقاماتی است که به عنوان نماینده دادستان، تحقیقات، کشف جرم و جمعآوری دلایل برای مجرم بودن یا مجرم نبودن متهم را بر عهده دارد. دادیاران با توجه به تخصص و تجربهای که دارند، از طرف دادستان مسئول رسیدگی به موضوعی میشوند. به عنوان مثال، ممکن است دادیاری در زمینه کشف جرم سرقت، تجربه و تبحر خاصی داشته باشد. در این حالت دادستان کشف جرم و تحقیقات جرائم سرقت را به این دادیار واگذار میکند. البته الزامی در این زمینه وجود ندارد. در این نهاد جزایی دادیارهای مختلفی فعالیت میکنند. دادیار اجرای احکام، دادیار تحقیق، دادیار اظهار نظر و دادیار ناظر زندان از نمونههای دادیاران این نهاد هستند.
شخص بازپرس، مقامی محسوب میشود که در جرائم مهم و با اهمیتتر، تحقیقات مقدماتی را انجام میدهد. در واقع بازپرس نسبت به دادیار اختیارات بیشتری دارد زیرا اگر دادستان با نظر دادیار مخالف باشد، نظر دادستان برتری دارد و دادیار باید تابع نظر دادستان باشد. یعنی دادیار مکلف است نظر دادستان را بپذیرد. در صورتی که بازپرس با نظر دادستان مخالف باشد، لزومی به تبعیت از او ندارد و اختلافات آنها در مرجع صالح رسیدگی خواهد شد. بازپرس مکلف است، برای جلوگیری از نابودی آثار و علائم جرم، اقدام کند. همچنین باید به صورت فوری برای جمعآوری ادله تلاش کند و در این موضوع تاخیر نداشته باشد.
تمام مقاماتی که بیان کردیم، دارای پایه قضایی هستند. یعنی دادیار، بازپرس و دادستان بعد از قبولی در آزمون قضاوت و طی کردن مراحل گزینش، در دادسرا مشغول به فعالیت میشوند. سایر کارمندان دادسرا پایه قضایی ندارند.
زمانی که پروندهای در دادسرا تشکیل میشود، دادیاران یا بازپرس برای جمعآوری دلیل مبنی بر بیگناهی یا مجرم بودن متهم، کشف جرم و تحقیقات مقدماتی تلاش میکنند. بعد از اینکه تحقیقات مقدماتی انجام شد، به تناسب یکی از قرارهای منع تعقیب، قرار موقوفی تعقیب یا قرار جلب به دادرسی صادر میشود. در صورتی که دادستان نظر دادیار یا بازپرس را مبنی بر صدور قرار جلب به دادرسی بپذیرد، پرونده را به همراه کیفرخواست صادره به مرجع صالح ارسال میکند. کیفرخواست به معنی تقاضای کتبی دادستان، برای صدور حکم راجع به پرونده مطروحه، در مرجع صالح است. بعد از آن جلسات دادرسی در مرجع صالح تشکیل و رأی مناسب توسط قاضی صادر خواهد شد.
این نکته را در نظر داشته باشید که دادسرا فقط مرجع تحقیق جرائم درجه ۱ تا ۶ است. یعنی کشف جرم و تحقیق در رابطه با جرائم درجه ۷ و ۸ در دادسرا انجام نمیشود و مستقیم در مرجع صالح به این موارد رسیدگی خواهد شد.
قرار منع تعقیب، قرار جلب به دادرسی و قرار موقوفی تعقیب، مهمترین قرارهایی هستند که در این نهاد صادر میشوند. اما امکان صدور قرارهای دیگر نیز توسط مقامات آن وجود دارد.
بازپرس، دادستان یا دادیار بعد از تحقیقات مقدماتی راجع به کشف جرم و جمعآوری دلایل، به این نتیجه میرسند که عمل مجرمانه به متهم منتسب نیست یا اینکه دلایل کافی جهت مجرم بودن او وجود ندارد. در این حالت، قرار موقوفی تعقیب صادر خواهد شد.
قرار جلب به دادرسی نیز زمانی صادر میشود که متهم از نظر دادیار یا بازپرس، مجرم است و پرونده برای صدور رأی به مرجع صالح صادر میشود.
قرار موقوفی تعقیب یکی دیگر از قرارهایی است که توسط دادسرا صادر میشود. تعقیب امور جزایی با مواردی مانند فوت هر یک از طرفین، گذشت شاکی، فسخ مجازات قانونی، توبه متهم در مواردی که در قانون پیشبینی شده، اعتبار امر مختومه و مشمول عفو قرار گرفتن متهم، موقوف میشود. یعنی بعد از اینکه شاکی شکایت خود را مطرح میکند، اگر هر کدام از این موارد که بیان شد، رخ دهد، تعقیب متهم و اجرای مجازات موقوف میشود.
به عنوان مثال، شخصی به دلیل جرم نشر اکاذیب علیه فردی شکایت میکند. سپس متهم فوت میکند. در این حالت به دلیل فوت متهم، تعقیب و یا اجرای مجازات موقوف میشود.
اگر پروندهای در دادسرا دارید، بدون شک با عباراتی مانند لایحه آشنا شدهاید زیرا از شما میخواهند که برای بیان مدارک، اسناد یا شواهد و دفاع از خود، از لایحه بهره ببرید.
برای این منظور به شما استفاده از خدمات تنظیم لایحه به صورت اختصاصی را پیشنهاد میکنیم. این اقدام به شما کمک میکند که مطابق با پرونده و اطلاعاتی که تمایل دارید در دادسرا مطرح شود، لایحه مورد نظر خود را در اختیار داشته باشید.
علاوه براین، اگر بخواهید صرفا با یکی از مشاوران حقوقی مجرب گفتگو کنید، خدمات مشاوره حقوقی تلفنی برای شما مناسب خواهد بود.
ثبت نظر یا سوال